میز زندگی

متن مرتبط با «آینه» در سایت میز زندگی نوشته شده است

جهان در آینه

  • ( 21 ) ====   در فراز تکوینی سخت ناباورانه جهان را سراپا در آینه ای تماشاگر شدم که  کوبش میخی بر نگاه را در من  گریز ناپذیر جلوه میداد.   بدون درنگ واژگانی چون زلال و صافی به نگهبانی ذهن گماشته شدند تا دیگر واژگان را از اندیشه ورود برحذر دارند.   درود بر مسافر بی خستگی –  باد – که ابتدا           در آینه به سکوت نشست سپس           راهش را ناپیموده بازگشت           مبادا در همایشی بی نقاب           پلکی را به تکان وادارد           یا ذهنی را از حواس بیندازد.   و وای بر این دل رویا پرور چه نابهنگام رخ داد کسی همچنان بر در می کوبید تا مرا به خویش باز گرداند او خود را سپیده می نامید. ------------------------------------ جمال الدین جلالی پور , ...ادامه مطلب

  • زمان در آینه

  • ( 38 ) ==== نمیدانم چرا آینه ها در هر زمان با خیره سری چشم در چشم میگذارند تا بتوان گذر زمان را چهره به چهره دیدار کرد.   گرچه نواخت این ساز قادر نیست هرکس را همنوا سازد تا آینه را پاسخگو باشد و تنها آنکس که نااندیشیده در تمنای امتداد زمان است میکوشد در کش دادن آن ثانیه اندوخته کند.   چه بسا هستند مردمی که در رهگذر زمان نیت بالندگی یا آفرینشی را در سر می پرورانند و همین که برق دیدگانشان با رنگ و ب, ...ادامه مطلب

  • آینه تن تو

  • ( 45 ) ==== پیکر تو با رخساری از مهر دستان پر تمنای مرا بسوی خویش فرا می خواند.   چون دستان شادان من بسویت روانه شود این قصه در هوای ساحت تو به پایان پر نشاط خود نمی انجامد بل همزمان هزاران پیکر از آینه تن تو سر برون می افکنند که دستان سرگردان من به غایت مهجور می ماند تا کدامین تن را در منزلگاه دیدگان به جشن زیارت پذیرای دل گردد. --------------------------- جمال الدین جلالی پور , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها