آخرین مطالب
امکانات وب
( 29 )
===
کلاف سر در گم شده ام
در انبوهه ی غوغای شهر بی خاطره
در میان انباشت سیمان و آهن.
به کوهستان پناه میبرم
سخت دلمشغول کارست
دارد بلندای شکوهش را اندازه میگیرد.
به سمت رودخانه می شتابم
گرفتار تر از کوه ست
دارد ترانه بی پایانش را ساز میکند.
به سکوت صحرا پا میگذارم
دست اندر کار بافتن حوصله ست
آنقدر پا به پا میکند
تا شب چشمک باران آسمانش را
بر سر و دوش همگان فرود آورد
آنگاه در جوارم می نشیند
دلتنگی ام را از تن بدر میکند
و در آغوش آرامبخش روحش
آنچه را در دل دارم
بر صفحه سفید دفتر
از لبانم آویزان میکند.
چون وقت بازگشت فرا میرسد
نقشی بر ذهن حک میکند :
رهیده از قیل و قال
میتوان تن را در هر مجالی
با زندگی اخت ساخت .
---------------------------------------------------------
جمال الدین جلالی پور
میز زندگی...برچسب : نویسنده : jamaloddinjalalipour بازدید : 91