( 43 )
====
چقدر دل میسوزد
برای آنی که
نه ملکی درآسمان دارد
نه چشمانی از ستاره دارد
تازه چه پنداشت ناروایی
در ذهن دلخوش میدارد
که برخی روزگار را
در هفت آسمان
بی ستاره بسر میکنند.
ای کاش
او میتوانست
شبی از شبهای خاموش خویش را
پا در سکونت گاه قلب من بگذارد
تا آسمانی بیابد فراخ
با روشنانی پر جنب و جوش
که در دم تماشاگر را وا می دارد
چشم بر خیرگی نگاه مصون دارد.
حالا به من بگویید
آنکس که تاکنون
نه آسمانی بر خود دیده است
نه ستاره ای در دیدبان دارد
چگونه چشم دیدنِ
آسمانی اینچنین درندشت
با روشنان بیشمار را دارد ؟!
-------------------------------
جمال الدین جلالی پور
میز زندگی...برچسب : نویسنده : jamaloddinjalalipour بازدید : 56